شهادت دخت گرامی رسول اکرم(ص) حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)
در دهه فاطمیه، ایام شهادت دخت مکرم نبی اسلام، قرار داریم. فاطمه (س) را باید به تنهایی و مطلق و مجزا از وابستگی های ارزشمندش، تنها به عنوان یک انسان در نظر گرفت تا پی به علو درجاتش برد و بی هیچ اغراق افسانه ای، ارزش های آسمانی اش را در عین آنکه بر زمین خدا و در میان خلق خدا راه می رفت و زندگی می کرد، به بررسی نشست.
دختر رسول گرامی اسلام بودن و یا افتخار همسری ابرمردی چون علی را داشتن و یا مادر سلسله نورانی امامت بودن و...، اینها همه به تنهایی هر کدام شان فضیلتی گرانسنگ و بی همتاست.
سلام و درود خدا بر یگانه بانوئی که در عرش الهی محبوب ملائکه مقرب و هم کلام با برترین آنان و حامل علم خدا یعنی جبرئیل امین بود. درود بیکران خداوند بر فاطمه(س) که بهجت قلب و نور چشم رسول (ص) و عزیزترین انسان ها در پیشگاه او بود؛ وجودی که نور پیامبر(ص) سراسر او را احاطه نموده بود و از جهت شبیه ترین مردم در رفتار و کردار به رسول خدا بود.
ای کشتی شکسته که پهلو گرفته ای
برگو چرا تو تودست به پهلو گرفته ای
گل را خدا برای سرور آٰفریده است
ای گل چرا به غصه وغم خو گرفته ای
گاهی ز درد شانه ز دل آه می کشی
گاهی ز درد دست به بازو گرفته ای
ازماجرای کوچه نگفتی به من، بگو
اکنون چرا زمحرم خود رو گرفته ای
دیوار گشته است عصای تو بازهم
بینم که دست برسر زانو گرفته ای
دیشب نماز نافله تو نشسته بود
دیدم که دست خویش به پهلوگرفته ای
هرگه در روی علی باز می کنی
خوشحال می شوم که تو نیرو گرفته ای
رنگی ز داغ گرکه «وفائی» به شعر توست
چون لاله ها ز باغ ولا بو گرفته ای